امشب مستم ،به خاطر همین خوشی می خوام تولد این وبلاگ امروز باشه،با این که شدیدا در گیر امتحانات هستم و فردا 2 تا امتحان سخت دارم و این ترم اون طور که خودم دوست داشتم ریشه ای درسهارو بخونم نتونستم و از این شدیدا ناراحت هستم که فرصتهارو نباید از دست بدم و تجربه کرده هارو نباید دوباره تجربه کرد ،وبرا این که به غافله رسید دیگه خوابیدن بسه وباید دوید.
غره مشو که مرکب مردان مرد را در سنگلاخ بادیه پی ها بریده اند
نومید هم مباش که رندان جرعه نوش ناگه به یک ترانه به منزل رسیدهاند
خدایا خودت جانشین همه ی نداشته های من باش. عابر من امشب حرکتش رو آغاز کرد...
|